ارباب!بعضى وقت ها ناامیدانه و با ناکامى هرچه تموم تر،اسمت رو به زبون میارم...شاید تنها بهونه واسه ادامه این زندگى، تکرار اسمت باشه،فقط همین...السلام على ساکن کربلاء...
بعضى وقت ها آدم باید با مشکلات کنار بیاد؛چون اگه وسط بایسته و بخواد با مشکلات مواجه بشه،سیل مشکلات خیلى راحت از سر راه برش میداره...انگار نه انگار که اتفاقى افتاده...
متاسفانه عادت کردیم که فقط با جوک هاى زشت و بى ادبانه و تمسخر دیگران بخندیم...در حالى که میشه به راحتى هرچه تموم تر و بدون هیچ بهونه اى خندید...کافیه با همدلى دیگران رو به خنده دعوت کنیم؛امتحانش آسونه...
بدبخت ترین موجود عالم کسى نیست که تموم پل هاى پشت سرش رو خراب کرده...اون کسیه که فقط یه پل رو سالم گذاشته اما اگه بخواد برگرده،روى پل چشم هاش توى چشم هاى کسى میفته که بارها بهش قول داده ولى باز زیر قولش زده...
ارباب!قدیمى ها با پاى پیاده و با کلى خطر و مانع،از همین جاهایى که الان خود ما ساکنیم،میومدند واسه زیارتت...فکر میکنم هر چیزى که الان به ظاهر مانعه،فقط بهونه ست واسه این که کم رنگ شدن شوق زیارت توى دلمون رو پشتش پنهان کنیم...