ای خدا!
آبروی هیچ احدی رو حتی اگه بدترین آدم روی زمین هم باشه،نریز.
تو رو خدا بگید<آمین>
آبرو مثل آبی میمونه که روی زمین روون میشه.البته یادت نره که قبلش ظرف بلوریش تیکه تیکه شده.
ای کاش میشد آب ریخته شده رو از زمین جمع کرد...
نخند تا که نگویند خنده آسان است نخند،خنده هم از خنده تو گریان است
قلم درون فضای تراوشش گم شد شبیه جرعه آبی که در بیابان است
کلنگ عشق دوباره به ریشه ام تا خورد به این بنای کلنگی که درب و داغان است...
دوباره زیپ دهانم گشوده شد از درد زبان شده متواری ز هرچه زندان است
گذر نموده ام از کوچه های تنهایی هنوز بر تن من جای زخم باران است
نمی رود به کتم،گرچه بارها دیدم... همیشه وصله(نا)بر لباس(مردان) است
پریده صد دفعه قلبم ز تنگ تن بیرون بهای سر به هوایی،گذشتن از جان است
شکست پشت شکست،ورشکست گردیدم خوشم که طالع خوش هم ز من گریزان است
به جرم بی سر و پایی صلیب گردیدم طناب دار مجازات عین تاوان است
دگر ز کوچه عشاق رد نخواهم شد اگرچه این جگر پاره زیر دندان است
گذشته از من و تو،عشق مال مجرم هاست... که جرم اعظم آن ها دروغ و چاخان است
گذشته از من و تو،خنده کار عاشق هاست نخند تا که نگویند خنده آسان است...
الا مسافر گندم نخورده دنیا چه قدر آرد نشسته به روی دامانت
یا زهرا(س)!